بسم الله الرحمن الرحیم

منبر های بی محتوی و خطر به وجود آمدن شیعه های سطحی و خطر اشاعه اخباری گری

 

در ایام شهادت امام همام ابوالحسن موسی بن جعفر علیهما السلام به دعوت یکی از آشنایان مجلسی تشکیل شده بود که ما را به آنجا دعوت کردند.

منبری و سخنور این مجلس یکی از منبریهای نسبتا مطرح تهران س.م.غ بود و ایشان چون مجلس ما بین شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها و حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام بود منبرشان را باذکر مصیبت حضرت زینب سلام الله علیها شروع کردند.

ودر ادامه منبر با ضرورت اطاعت از امامت ادامه پیدا کرد که شیعه باید مطیع امام باشد نه محب امام و مطیع امام بودن در این است که باید مظاهر اطاعت از امام در زندگی دیده شود واین طور نباشد که در خانه ها و زندگی سبک زندگی و رفتار برخلاف سیره و سلوک امام علیه السلام باشد مفهوم اطاعت از امام یعنی دیده شدن مظاهر قول و فعل امام در زندگی.

در ادامه سخنان سخنور ارجمند درباره دین و عقل سخن گفت و به تعبیر ایشان در برابر قول امام عقل تعطیل است و شواهدی از این مساله آورد یکی مشهور است که آن مرد خراسانی به امام صادقعلیه السلام  گفت: چرا قیام نمی کنید؟ که چه فوج ها ولشکر ها به حمایت شما برافراشته و منتظر دستور شما هستند که آل عباس را براندازند و امام فرمود: همه مطیع ما هستند ، گفت بلی، فرمود: پس بیا برو تو تنور، مرد خراسانی ترسید، گفت :غلط کردم، دیگه از این حرفها نمی زنم ،ناگهان یکی از یاران حضرت وارد شد وامام به ایشان فرمود: برو تو تنور و وی بدون هیچ معطلی وارد تنور شد ونشست ، بعد از پاره ای گفتگو مرد خراسانی دل تو دلش نبود که چه به سر این مرد داخل تنورآمد،امام(ع) آمد ودر تنور را برداشت دید مرد همان طور صحیح و سالم در تنور نشسته ، امام به فرد خراسانی فرمود :چند نفریار این چنینی دارم؟ گفت : هیچ ، پس امام گفت :اگر ده نفر این گونه داشتم حتما قیام می کردم، بعد واعظ نتیجه گرفت پس در برابر قول امام باید مطیع محض بود بدون تعقل ، گفت پاره ای از احکام در اسلام دلیلش آمده است ودر کتبی نظیر دلایل الشرایع نوشته شده و خیلی ها هم دلیل نداریم پس باید تعبدا قبول کنیم،ولازم نیست دلیل بخواهیم،در ادامه واعظ به موضوع شهادت امام موسی بن جعفر اشاره ای داشت که اولا امام علیه السلام مخیر شد که بلا به او وارد شود یا به شیعیان و ایشان نزول بلا برخود را انتخاب کردند به این علت امام همیشه در فشار و عذاب بودند، واشاره ای هم به مساله کرونا کردند و گفتند که من اول کرونا خواب دیدم که به من می گویند: هرروز زیارت عاشورا با صد لعن را بخوان تا کرونا نگیری، و گفت: من در قم وتهران منبرهای زیادی داشتم هیچ کس کرونا نگرفت،و گفتند: در مجلس اهل بیت و در حرم اهل بیت علیهم السلام کسی به کرونا مبتلا نمی شود وبا انتقاد از وزیر بهداشت برای دستورالعمل ها وی را فردی نا لایق دانست

جالب اینکه اکثر کسانی هم که پای منبر ایشان نشسته بودند 95 درصد ماسک نزده بودند ایشان ماسکی را از جیب مبارک درآورد وگفت ببینید من رفتم حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام ماسک نداشتم هزار تومان از من گرفتند این را به من داده اندو ......

نقد:

پاره ای از مسائلی که واعظ محترم فرمودند درست و جای هیچ شک و شبه ای نیست و دغدغه همه متدینین واقعی است که قول و فعل اهل بیت علیهم السلام  باید آثارش در زندگی ها مشخص باشد و بسیاری از احکام را باید تعبدی پذیرفت و جای چون و چرا ندارد ولی واعظ محترم این واقعیت را تفکیک نمی کند این به معنی تخطئه عقل نیست و این اطاعت از امام درزمان حضور امام واطمینان از صدورآن حکم از امام برای آن مورد خاص است که برای آن مساله مطرح شده و در زمان غیبت امام و نبودن امام حاضر این گونه نباید با احادیث برخورد کرد، اگر حدیث با رد شدن ازمراحل مخصوص خود برای صحتش، درست هم باشد بازهم این مجتهد است که صلاحیت دارد که بگوید می توان برای فلان مساله ازآن استفاده کرد یا خیر ، در قدیم خیلی از علما با آنکه اهل فضل و ادب بودند باز هم اجازه نقل حدیث از یک محدث که اوهم اجازه نقل حدیث داشت می گرفت ،الحمدلله در زمان معاصر هم هستند وقتی استاد فاطمی نیا می خواهد درسی از نهج البلاغه بگوید در ابتدای بحث عنوان می کند که من اجازه نقل حدیث از فلان مجتهد را دارم و بعد وارد بحث می شود چگونه است عده ای باتمسک به یک امر حق که اطاعت بی چون و چرا از امام معصوم حاضر است این را به زمان غیبت هم گسترش می دهند مگر این طرز فکر به اخباری گری که سالها علمای چون آیت الله وحید  بهبهانی را معطوف خود کرده بود باز نمی گرداند .

چطور این واعظ متوجه نیست که گفتارایشان،گفتار فرقه اساعیلیه است که می بایست عقل را در برابر قول امام فاطمی قربانی کرد.

 مگر بزرگانی مثل شیخ صدوق و شیخ مفید وثقه الاسلام کلینی با این مساله برخورد جدی نکردند مگر نمی بیند اول کتاب اصول کافی با مبحث عقل و جهل شروع می شود، این چه سخنانی است که این واعظان تحویل جوانان می دهند،عقل و اجتهاد از اصول اولیه مذهب حقه شیعه محسوب می شود و وجود این همه مجتهدین و دانشمندان بزرگ و فلاسفه در این خصوص که اکثر قریب به اتفاقشان شاگردان مکتب امام صادق علیه السلام بودند نظیر جابربن حیان، و ریشه بسیاری از علوم از پای حضرت امام صادق علیه السلام است از شیمی گرفته تا نجوم و ریاضیات و اکثر علمای این علوم شیعه بوده اند ، کمی مواجه با تاریخ علم و دین باشد چهره دین را انقدر جامد که آقایون فهمیده اند نشان نمی دهد ، امامان شیعه علیهم السلام  همیشه الهام گر شاگردانشان در زمینه رسیدن به علوم چه دینی چه علوم محضه بوده اند و شواهد تاریخی چنین مساله ای را نشان می دهد، امام صادق  علیه السلام به اکثر کتب جابر بن حیان اشراف داشته و دستور داده اند بعضی از کتابها را ساده بنویسد که البته بعد از جابر ، محمدبن زکریای رازی این گفته امام علیه السلام  را اجابت کرد و برای همه کتب شیمی جابر شرحی درجهت ساده سازی آن نوشت و در کلام شیعه به تعبیر شیخ مفیدرحمت الله علیه  عقل برنقل متقدم است جایی که عقل با نقل تعارض پیدا می کند نمی گویند عقل را کنار بگذار بلکه می گویند عقل را بپذیر و نقل را تاویل کن طبق آنچه عقل می گوید فرمایش شیخ جعفر کاشف الغطا در کتاب زمین و تربت حسینی را ملاحظه کنید که می فرماید :که چه بسا حدیث صحیح السندی که با علم روزیقینی نه غیر یقینی  جور در نمی آید ،خوب باید به گونه دیگر تاویل شود چه بسا از فرمایشات امامان یکی با علم روز جور درنمی آید نبایدهزاران حدیث معتبر درست را قربانی یک حدیث کرد بلکه آن یک حدیث را باید تاویل کرد وکاشف الغطاء از علما خواست در مورد نجوم این کار را انجام دهند   که این فرمایش کاشف الغطاء منجر به نوشته شدن کتاب الاسلام والهیئه توسط مرحوم هبه الدین شهرستانی شد .

مشخص نیست با این مبانی مترقی و عظیم شیعه امامیه چطور عده ای پرچم اخباری گری را بدست گرفته و چون داعیان اسماعیلیه مرام آنها را تبلیغ می کنند ، شیعه حقه امامیه  این نیست که اینها به خورد جوانان می دهند ، شیعه امامیه مذهبی مبتنی بر عقل و نقل است و مذهبی مترقی در طول تاریخ ، نتیجه چنین تبلیغات غلطیی منجر به دین گریزی یا  بوجود آمدن قشری مذهبی سطحی می شود که با بسته شدن چند ماهه یک حرم مرتد می شوند وحتی در زدن یک ماسک  در مقابل مبانی دینی که یاد گرفته اند دچار تعارض می شوندودین خود را که سطحی به دست آورده بودند به همان سرعت از دست می دهند.

واقعا دراین دوران می بایست شیعه علوی را از شیعه سطحی جدا کرد ،و مبلغان شیعه سطحی را نقد کرد وبه آنها گوشزد کرد که بدون علم ودرس خواندن مبادرت به منبر رفتن ظلم و جنایت است منبری بودن شغل نیست که هرچه به دهان بیاید بگوید و عقاید ناقص خود را به خورد جوانان بدهد کسی شرف منبر رفتن را دارد که دارای علم و تقوی و خلوص نیت باشد ،افرادی چون شیخ جعفر شوشتری، شیخ عباس قمی، علامه جعفری و استاد فاطمی نیا ،هر منبری مطالعات عمیق چند هفته ای می طلبد والا در برابر خدای متعال و امام صادق علیه السلام  مسولند و می باید جواب گفته ها و عملکرد خود را بدهند. ذکر کردن خواب هایی برای تایید گفته های خود و گفتن چیزهایی از قول امام که در هیچ جا سندی نداردچه وجهی دارد ، درکدام سند معتبرآمده که امام همام موسی بن جعفر علیه السلام بارگناهان شیعیان را به دوش می کشد آیا این همان قول مسیحیان نیست که حضرت عیسی علی نبینا وآله و علیه السلام را فدایی خود می دانند،چرا این مطالب باید در منبر گفته شود به کدامین سند؟ و یکسری از زبان حال هایی که در هیچ جایی از مقاتل نیامده وصرفا برای گریاندن عوام ساخته شده است واقعا منبر امام حسین این است این عامل دین گریزی نخواهد شد ؟

هنوز بعد گذشت یکسال از وقوع کرونا وفراز و نشیب های آن ضرورت رعایت شیوه نامه های بهداشتی از سوی مراکز ذی صلاح و تاکید مراجع معظم تقلید و شخص مقام معظم رهبری به ضرورت پایبندی به آنها و مشخص شدن نتایج مثبت این پایبندی هنوز عده ای در منبرها به  وزیر محترم بهداشت کنایه می زنند که چرا حرم ها را بسته، وهنوز نتوانسته اند بین عقل و دینی که معرفی کرده اند جمع کنند وتا ابد هم نخواهند توانست چون این دین آنها، قرائت اشتباه  از دین است که با هیج عقل و منطق و قانونی جور در نمی آید، در صورتی که مبانی شیعه امامیه  در تاریخ چیزی غیراز این بوده ،وچون اقایان نه درس خوانده اند و نه به دونبال رسیدن به حق هستندهمین قرائت اشتباه را درست جلوه می دهند وآن را تبلیغ می کنند.

 

والسلام علی من اتبع الهدی

زاویه مقدسه سیدالکریم 20 اسفند 1399