مجلسی اول و دوم و نقش آنها در نهاد دینی دوره صفوی
بسم الله الرحمن الرحیم
مجلسی اول و دوم و نقش آنها در نهاد دینی دوره صفوی
"در جواب کلیپ لقب سید چگونه در ایران به وجود اومده"
کلیپی در فضای مجازی منتشر شده که سازنده کلیپ اسم آن را "لقب سید چگونه در ایران بوجود اومده"نامگذاری کرده اند و در ادامه مطلب خاطر نشان می کند که موضوع این کلیپ در پی تحقیقی است که از چهار کتاب معتبر جمع آوری شده است، که این چهار کتاب عبارتند از تاریخ اجتماعی ایران جلد سوم تالیف مرتضی راوندی،تاریخ روابط خارجی ایران تالیف عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ ایران تالیف عباس اقبال و یک منبع که تاریخ عباسی که البته نویسنده آن را هم به اشتباه محمد منجم یزدی ذکر می کند که در واقع ملا جلال الدین منجم می باشد، راقم این سطور تمام این چهار منبع را مورد ارزیابی قرار داده و متوجه شدم که هیچ کدام از مطالب ادعایی تولید کننده کلیپ در این کتاب ها نمی باشد و احتمالا همه ساخته و پرداخته ذهن بیمار خود سازنده کلیپ می باشد، در این کلیپ آمده است که پدر علامه مجلسی پسر ملا مقصود علی است که ملا مقصود علی از هند از طرف سفیر انگلیس انتونی شرلی به ایران آمده و در ایران مدتی بوده وبعد به هند گریخته و پسرش محمدتقی هم به او می پیوندد و از ایران فرار می کند.
در صورتی که انچه در تاریخ و اسناد وجود دارد ملا مقصودعلی، پسر ابو المنعم نطنزی اصفهانی ومادرش به محمد حسن نطنزی می باشد و مزار او و پسرش محمد تقی هم در اصفهان وجود دارد، و در هیچ سندی از عزیمت آنها از هند به ایران و دوباره رفتن آنها از ایران به هند و جود ندارد،بلکه تهیه کننده کلیپ گویی وی را به شیخ بهایی اشتباه گرفته ، آن هم شیخ بهایی پدرش محمد حارثی از جبل عامل لبنان به ایران به ایران آمد ، و سپس از ایران به بحرین عزیمت کرد ، قضیه مثالی است که می گویند امامزاده ای را در عربستان روی منار کشتند، بعد گفتند امامزاده نبود پیامبر زاده بود، منار نبود چاه بود، مکه نبود، کنعان بود، تازه اون را نکشتند ان هم دروغ بود،در مورد آمدن برادران شرلی به ایران در سال 1598 دو نفر از نجیب زادگان انگلیسی به نام سرآنتونی شرلی و رابرت شرلی به همراه بیست و پنج نفر انگلیسی دیگر از راه ونیز و حلب و بغداد به دربار شاه عباس به قزوین آمدند، این هیات بنا به توافقی که بین ایران و انگلیس برای جنگ با عثمانی شده بود به ایران وارد شدند برادران شرلی در تجهیز قوای ایران به سلاح روز بسیار به ایران کمک کردند و در قبال تجارت با ایران و خریدن ابریشم از ایران و تبلیغ مبلغان مسیحی در ایران ، آنتونی شرلی در ادامه قرار بود به عنوان نماینده ایران برای اتحاد منطقه اروپا با ایران عمل کند، از طرف شاه عباس به اروپا رفت ودیگر بازنگشت و لی برادر وی در اتحاد ایران با اروپاو جنگ با پرتقالی ها با ایران همکاری کرد ، و بالاخره در ایران مورد خشم شاه عباس قرار گرفت ودر اثر بیماری در قزوین در گذشت و به دنبال و همسر وی هم با بی مهریهای فراوان از ناحیه دربار ازدنیا رفت، ودر ایران به خاک سپرده شد.(تاریخ روابط خارجی ایران دوره صفوی/ مهدوی)
در هیچ سندی نوشته نشده که ملا مقصودعلی نامی ازهند با این دوبرادر به ایران آمده باشد و حتی رابطه ای بین آنها ووی وجود داشته باشد.
اما چیزی که به عنوان آخوند سازی ازآن در کلیپ نام می برد ، باید عنوان شود که دولت صفوی به عنوان اولین دولت مقتدر و ملی ایران بعد از اسلام تحت لوای شاه اسماعیل صفوی به همراهی قزلباش ها شکل گرفت و شاه اسماعیل با آنکه شیعه مذهب بود ولی حکومتش حکومت دینی نبود و هرآنچه از نظر اسلام مجاز نبود انجام می داد ، واز سویی در آن دوران هیچ نهاد شیعی منسجمی در ایران وجود نداشت چرا که تا قبل از حکومت صفوی جامعه ایرانیان بیشتر سنی مذهب بودند فقط نهادهاایی مثل صوفیه، حروفیه، مهدوی گرایان در جای جای ایران وجود داشتند ولیکن قدرتی نداشتند و می شود گفت که صفویه برایندی از اینها بود، بعداز شاه اسماعیل اول ، شاه طهماسب متوجه شد در برابر نهاد قوی اهل تسنن در عثمانی باید نهادی شیعی بنیان کند لذا در توبه نامه ای اعلام کرد که دیگر توبه می کند و پایبند به اصول شرع می شود ، وبعد از آن فراخوان داد که عده ای از علما از سایر کشورها به ایران بیاییند که از حلب ، جبل عامل و بحرین عده ای به ایران آمدند که از مهمترین آنها کرکی و محمد حارثی بودند، این جماعت به حمایت شاه ایران دراصفهان همانند مراکز علمی اهل تسنن ، مراکزی را به وجود آوردند و تا حدودی به پادشاهی ایران در مقابل پادشاهی عثمانی که ادعای خلافت داشت مشروعیت دادند، و به شبهات آنها پاسخ می دادند .
اما این عده از دانشمندان ، نهادی را شکل ندادند چون معمولا اینها عرب زبان بودند و با اجتماع چندان ارتباطی نداشتند و فقط نهادی بود در مقابل عثمانی های سنی ، در دوره شاه اسماعیل دوم این روند ناگهان به گونه دیگرشد و شاه اسمعیل دوم به دینی بودن حکومت اعتقادی نداشت ورابطه این دانشمندان با دربار قطع شد، ولی در دوره های بعد مخصوصا در دوره شاه عباس اول این موضوع دوباره مورد توجه قرار گرفت با این تفاوت که در این دوره فرزندان و شاگردان ایرانی این دانشمندان وعلما بودند که در مراکز دینی حضور داشتند و ارتباط آنها با مردم منجر به بوجود آمدن جامعه شیعی شود و نهاد دینی به عنوان عامل بین حکومت و مردم شکل گرفت، که علامه مجلسی اول و دوم در این دوره بودند یعنی علامه مجلسی و پدرشان نه به وجود آورنده این نهاد بودند ونه پایان دهنده به آن بودند،اما درباره شهرت مجلسی به علت زندگی پدرشان در روستای مجلس اصفهان بوده است
وی در سال ۱۰۳۴ق در ۳۱ سالگی به نجف رفت و در ۳۳ سالگی ازسید شرف الدین از محدثان نجف ، اجازه نقل حدیث گرفت؛ سپس به اصفهان بازگشت و درمسجد جامع اصفهان به تدریس مشغول شد
وفات
محمدتقی مجلسی در 11 شعبان ۱۰۷۰ق در اصفهان درگذشت و در مسجد جامع این شهر دفن شد.
استادان و شاگردان
محمدتقی مجلسی علاوه بر پدرش، از چند استاد بهره برد که مشهورترینشان شیخ بهایی و میرداماد بودند. استادان دیگر او عبارتند از ملا عبدالله شوشتری و اسحاق استرابادی وی شاگردانی تربیت کرد که شاید برجستهترینشان پسرش، محمدباقر، مشهور به علامه مجلسی بود که بحارالانوار را نوشت. نام دو فرزند دیگر محمدتقی مجلسی، یعنی عزیزالله و عبدالله نیز در فهرست حاضران در درسهای پدر دیده می شود وی فرزندی به نام از شاگردان دیگر او عبارتند ازسید عبدالحسین خاتون آبادی ، ملا میرزای شیروانی ، ملا محمد صادق کلباسی ،سید شرفالدین علی گلستانه، میرزا ابراهیم اردکانی یزدی، مولا ابوالقاسم بن محمد گلپایگانی، بدرالدین بن احمد عاملی و میرزا تاجالدین گلستانه
از آنجا که شالوده حکومت صفوی بر صوفی گری بنیان نهاده شده بود که حتی طبقه اول حکومت را صوفیه و در طبقه دوم شاه و طبقه سوم روحانیون بودند از آنجا که این گروه عقاید دینی خاصی نداشتند و به اوراد و ذکر و بعضی اعمال بسنده می کردند، گرچه تحت حمایت حکومت بودند ولی علما از جمله مجلسی ها به مبارزه با این فرقه پرداختند وبا نوشتن کتابهاو روشنگری هایی کمر به از بین بردن آنها بستند، در مقابل آنها هم به مبارزه تبلیغاتی علیه مجلسی ها پرداختند و عنوان داشتند که خود مجلسی اول هم در زمره این فرقه بوده است، که محمد باقر مجلسی خاطر نشان ساخت با آنکه پدرش اهل مجاهده نفس و زندگی زاهدانه بود هیچ گاه از اهل تصوف نبوده است.
واینکه در کلیپ عنوان می شود که او جاسوس بین صوفیان بوده هیچ سند و ریشه ای ندارد،در باره محمد تقی مجلسی اینکه وی فرزندی به نام مراد داشته باشد و به عراق رفته باشد و خود را سید مراد هیچ سندی وجود ندارد، و خیال پردازی کلیپ ساز است، و همان طور که گفته شد محمد تقی مجلسی زندگی بسیار زاهدانه ای داشته که متهم به صوفی گری شده، انتساب ثروت بادآورده به وی وساخت مدرسه و آخوند تربیت کردن دراین مدارس ادعای بی اساس است، این مدارس توسط خود خود حکومت ساخته می شد که مجلسی یکی از مدرسان آن محسوب می شد که در زهد و ریاضت زندگی می کرده است.
آنچه که در کلیپ می گوید که محمد تقی مجلسی برای همه اوقات شیعیان از لحظه تولد تا هنگام مرگ دعا می نویسد ، باز چنین کتابی وجود ندارد بلکه کتاب حلیه المتقین برای علامه محمد باقر مجلسی است که این کتاب را در برابر صوفیه نوشته چون صوفیه ادعای زهد و پرهیز از دنیا را داشتند علامه مجلسی در طی نوشتن کتابی و جمع آوری ادعیه ای از ائمه اطهارخاطر نشان ساخت که همه اعمال انسان حتی ازدواج کردن ،گوشت خوردن، حمام رفتن ، و لباس نو خریدن، و.... مورد تایید دین بوده و چنانچه صوفیه می پندارند نیست ، بلکه این کتاب در جواب ادعای صوفیه در حرام کردن حلال های الهی نوشته شد.
ودر نهایت وحید بهبهانی برای دوران قاجار است و وبا ده واسطه شاید به دختر مجلسی اول محسوب می شود و نمی دانم چگونه سازنده کلیپ وی را نوه علامه مجلسی درآن زمان می داند وحید بهبهانی در مقابله اخباری گری که کلا عقل را در دین تعطیل می دانستند قیام کرد و اثبات کرد که عقل هم به عنوان حجت شرعی لحاظ شود ، و برای هر دوره ای بنا بر استناد عقل و قران و حدیث و اجماع احکام متناسب باروز گار نوشته شود، و جامعه را از دست اخباریان دون عقل مثل وهابی ها نجات داد و ادامه انقلابات ایران از جمله نهضت مشروطه، شکست تالبوت ، و بسیاری از جنبش های مدنی دیگر از همین همت سید وحید بهبهانی نشات گرفته است.
همین بس در مورد بی اعتباری این کلیپ که در هیچ کدام از سند هایی که ذکر کرده هیچ کدام از مطالبی که عنوان می کند وجود ندارد.
منابع : تاریخ روابط خارجی ایران/ عبدالرضا هوشنگ مهدوی
تاریخ اجتماعی ایران جلد سوم / مرتضی راوندی
کنش دین و دولت در ایران عصر صفوی/ دکتر هاشم آقا جری
دین و سیاست در دوره صفوی/ رسول جعفریان
تاریخ عباسی/ ملا جلال منجم یزدی
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم اسفند ۱۴۰۰ ساعت 12:33 توسط مهدی دانشیار
|