برداشتی آفاقی از تفسیر سوره قمر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ *وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ
یکی از سوره های قرآن به نام سوره قمر می باشد که ترجمه آن اینست به روش جمال و جلال مطلق از روی دلسوزی و مهربانی ، جلو آمد آن ساعتی که در آن ماه شقه شد، و کسانی که دیدند این نشانه الهی را از آن اعراض کردند و گفتند که این سحری است مستمر.
این آیه طبق روایات متواتر در اعجاز شق القمر اتفاق افتاده است
1- تاریخ وقوع این معجزه
در اینکه این معجزه در زمان رسول خدا(ص) و در مکه انجام شده اختلافی در روایات و گفتار محدثین نیست و مسئله اجماعی است، ولی در مورد تاریخ آن اختلافی در روایات و کتابها بچشم میخورد.
از مرحوم طبرسی در اعلام الوری و راوندی در خرائج نقل شده که گفتهاند این داستان در سالهای اول بعثت اتفاق افتادولی مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در دو جا ذکر کرده که این ماجرا در سال پنجم قبل از هجرت اتفاق افتاد و در یک جای آن از پارهای روایات نقل کرده که:
این داستان در آغاز شب چهاردهم ذی حجه پنج سال قبل از هجرت اتفاق افتاد. و مدت آن نیز اندکی بیش نبود.
2- چگونگی ماجرا
در روایات مختلفی که در تواریخ شیعه و اهل سنت از ابن عباس و انس بن مالک و دیگران نقل شده عموما گفتهاند: این معجزه بنا بدرخواست جمعی از سران قریش و مشرکان مانند ابوجهل و ولید بن مغیره و عاص بن وائل و دیگران انجام شد، بدین ترتیب که آنها در یکی از شبها که تمامی ماه در آسمان بود بنزد رسول خدا(ص) آمده و گفتند: اگر در ادعای نبوت خود راستگو و صادق هستی دستور ده این ماه دو نیم شود! رسول خدا(ص) بدانها گفت: اگر من اینکار را بکنم ایمان خواهید آورد؟ گفتند: آری، و آن حضرت از خدای خود درخواست این معجزه را کرد و ناگهان همگی دیدند که ماه دو نیم شد بطوری که کوه حرا را در میان آن دیدند و سپس ماه به هم آمد و دو نیمه آن به هم چسبید و همانند اول گردید، و رسول خدا(ص) دوبار فرمود: اشهدوا، اشهدوا- یعنی گواه باشید و بنگرید!
مشرکین که این منظره را دیدند بجای آنکه به آن حضرت ایمان آوردند گفتند! «سحرنا محمد» محمد ما را جادو کرد، و یا آنکه گفتند: «سحر القمر، سحر القمر» ماه را جادو کرد!
برخی از آنها گفتند: اگر شما را جادو کرده مردم شهرهای دیگر را که جادو نکرده! از آنها بپرسید، وچون از مسافران و مردم شهرهای دیگر پرسیدند آنها نیز مشاهدات خود را در دو نیم شدن ماه بیان داشتند .
این معجزه از دو منظر قابل بحث است یکی تصرف حضرت در مکان بوده که در آن زمان ماه از وسط دو نیم شده و بازهم به هم پیوسته است، وعده ای از مفسرین آن را تصرف در زمان می دانند با توجه به شواهد اخترفیزیکی در آینده ماه یا به علت رسیدن به حد ناپایداری یا به حد روچ( فاصله ای از زمین) از وسط دونیم می شود، و حضرت رسول اکرم با تصرف در زمان، آن زمان را جلو آورده و مردم توانستند این حالت را ببینند، دلیل این مدعی این است که در اول آیه آمده است ٱقتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ یعنی آن ساعت نزدیک شد و وَٱنشَقَّ ٱلقَمَرُ،
اشاره به تفاسیری نادرست:
در فضای مجازی درراستای تایید این واقعه و اعجاز ، اشاره به یک داستانی شده که در این داستان کشیشی مسیحی در انگلستان که رئیس کنونی انجمن اسلامی لندن است ، قرآن را باز می کند و این سوره و ترجمه آن را مشاهده می کند، و امکان این معجزه را رد می کند، از وی نقل شده به صورت اتفاقی برنامه ای از شبکه ای در حال پخش بود که با سه فضا نوردی که به ماه رفته بودند، مصاحبه شده بود و این سه نفر می گفتند از دستاوردهای سفر ما به ماه این است که جاهایی از ماه را دیدیم که نشان از شکافته شدن ماه در زمانی می داد، می گوید این کشیش با مشاهده این برنامه به حقانیت قرآن پی برده و مسلمان شده و الان رئیس انجمن اسلامی فلان جاست، یکی از از دوستان نقل می کند که آدرس ایمیل این کشیش جدیدالاسلام را پیدا کردیم و با وی تماس گرفتیم که ماجرا چه بوده؟ کدام برنامه ؟ در چه زمانی؟ چه شبکه ای؟ کدام فضا نوردان؟فرد مذکور کل ماجرا را انکار کرده و دلیل اسلام آوردنش را این ندانسته است.
در اینجا باید گفت برای رسیدن به حقانیت یک مکتب یا یک دین آیا راهی غیر از داستان پردازی غیر واقعی آن هم در دنیایی که عصر اطلاعات است و اخبار سره از ناسره زود جدا می شود وجود ندارد
ما در تفسیر خود خاطر نشان می کنیم که اعجاز شق القمر اتفاق افتاده چه اثری از آن در ماه باشد چه نباشد، و توسل به داستان های ساختگی شاید اول عقیده ای برای فرد به همراه داشته باشد ولی در نهایت کل اعتقاد طرف را بعد از برملا شدن غیر واقعی بودن به باد می دهد..
برای بررسی موضوع شق القمر می بایست نگاهی به سیستم ماه و زمین بیاندازیم:
سیستم ماه و زمین:
ماه و زمین را می توان به عنوان یک سیستم دوتایی در نظر گرفت و اگر جرم خورشید هم در آن لحاظ شود سیستم سه جرم مطرح می شود که در مکانیک تحلیلی بدان پرداخته می شود:
مساله جزر و مد:
جزرو مد یکی از اتفاقاتی است که بین دو سیستم ماه و زمین پیش می آید در این پدیده دو جرم تحت تاثیر جاذبه جرمی هم قرار می گیرند و منجر به پدیده هایی می شوند تاثیرات زمین بر ماه به این گونه است که ماه تحت تاثیر زمین قرار گرفته و مدت گرشش به دور خودش به مدت گردشش به دور زمین یکسان شده، و به اصطلاح هم زمان شده است بدین لحاظ همیشه یک طرف ماه به سمت زمین وجود دارد، یعنی هر 27 روز که ماه به دور خود می چرخد به دور زمین هم یک دور می زند، و سمتی از ماه که به طرف زمین است به اصطلاح دارای دریاهای زیادی است در اصطلاح ماه شناسان دریا به مناطقی از ماه گفته می شود که دارای محیط های هموار و دشت های فراوان است در مقابل محیط های پر فراز و نشیب و ناهموار، آن قسمت از ماه که به سوی زمین است به علت وفور آتش فشان ها و بیرون ریزش گدازه های آتش فشانی به صورت هموار درآمده و پشت ماه که ما نمی بینیم مملو از کوه های آتش فشانی و ناهمواری است.
واما اثرات ماه بر زمین:
ماه هم بر زمین اثراتی دارد که مهمترین این اثرات را می توان اعمال جزر و مد در دریاها باشد، در هنگام جزرو مد ، براثر نیروی گرانشی ماه بر زمین ، نیروی گرانش زمین به قسمت های مختلف زمین اعمال می شود اگر اسم دریای نزدیک به ماه را بگذاریم ناحیه یک ، بستر دریای نزدیک به ماه ناحیه دو، مرکز زمین را ناحیه سه، بستر دریای آنسوی زمین مقابل ماه را ناحیه چهار و بالاخره دریای آنسوی زمین مقابل ماه را ناحیه پنجم می گوییم بنا به نواحی معرفی شده بنا به قانون کلی گرانش می دانیم که نیروی گرانش رابطه معکوس با مجذور فاصله دارد، یعنی هر چقدر از کانون گرانش دور شویم به همان نسبت نیروی گرانش اعمالی کمتر و کمتر می شود، پس بر دریای ناحیه یک ، نیروی گرانش بیشتر از ناحیه دو که بستر دریای آن می باشد و بر بستر دریا بیشتر از مرکز زمین و بالاخره نیروی گرانش به مرکز زمین بیشتر از نیروی گرانش به ناحیه سه و در ناحیه سه بیشتر از ناحیه چهار است، بدین لحاظ ملاحظه می شود که در قسمت رو به ماه آب دریا بالا می آید چون نیرو بر ناحیه یک بیشتر از ناحیه دو است، و در آنسوی زمین چون ناحیه چهارنیرو بیشتر از ناحیه پنجم وارد می شود ، در آنجا هم آب دریا بالا می آید نه به علت نیروی بیشتر ماه به آب آنسوی زمین بلکه به علت اینکه بستر دریا به سوی ماه کشیده می شود لاجرم آب از بستر دریا جا می ماند بدین سبب آب بالا می آید.
پس دو سوی زمین یکی در نقطه مقابل ماه و دیگری در آنسوی زمین می بینیم که آب بالا می آید ، این بالاآمدن آب یعنی اینکه آب حالت ماند پیدا می کند ، در مقابل زیر دریا یعنی زمین در حال گردش است، پس این نقاط مد چون ، پدال ترمزی عمل می کنند که منجر بدان می شوند که از سرعت زمین به مرور به گردخودش کم می کنند، یعنی انرژی جنبشی زمین را کم می کنند، اما در سیستم ماه و زمین انرژی جنبشی کم می شود ولی بر اساس اصل پایستگی انرژی کل، انرژی جنبشی کاسته شده که در اثر کم شدن سرعت وضعی زمین به وجود می آید صرف این می شود که انرژی پتانسیل بین ماه و زمین زیاد شود و این انرژی پتانسیل چون به فاصله ارتباط دارد لذا فاصله ماه و زمین از هم دور می شود.
پس این پدیده جزرو مد همواره عامل می شود که که اولا سرعت زمین به دور خودش کم شود هر قرن یک ثانیه و ثانیا فاصله زمین از ماه دور شود.
اما سوال اینجاست ،این روند تا کی ادامه می یابد برای پاسخ به این مساله دو حالت را می توان در نظر گرفت اول حالتی که ماه قبل از اینکه زمین به حالت همزمانی با ماه برسد به حد ناپایداری خود دراین سیستم برسد، دوم مرحله ای که زمین قبل از اینکه به حد ناپایداری برسد با ماه همزمان شود.
توضیح دو اصطلاح قبل از طرح سوال:
در سیستم ماه و زمین دو حد فاصله ای قرار دارد یکی در ماورای مدار ماه دور از مدار فعلی ، یکی در درون مدار فعلی و نزدیک به زمین، این حد را به ترتیب حد ناپایداری و حد روچ می گویند، این حدود ، فواصلی هستند که در آنها برایند نیروهای اعمالی از سوی نیمه دیگر ماه و زمین به گونه ای رغم می خورد که اگر ماه در این فواصل قرار بگیرد از وسط دونیم و سپس متلاشی می شود
فرض اول :
در این نگاه می بایست ماه را دو نیمکره الف و ب در نظر می گیریم ، نیم کره الف قسمتی است که سوی زمین است و نیم کره ب قسمت مقابل است، با این نگاه به هر نیمه ماه نیروهایی وارد می شود مثلا به قسمت الف نیرویی که از سوی زمین وارد می شود به علاوه نیرویی که از سوی دیگر ماه یعنی قسمت ب وارد می شود، نیروی اعمالی از سوی زمین را با fz و نیروی اعمالی از سوی قسمت B را با fbنمایش می دهیم، این دو نیرو بر خلاف جهت هم اعمال می شوند و در حالت عادی نیروی اعنمالی از زمین بیشتر از نیروی اعمالی از سوی قسمت دیگر ماه است، و بر قسمت ب باز نیرویی از جانب زمین اعمال می شود و نیرویی از قسمت دیگر یعنی نیمه آلف که اسم آن را fa می گذاریم،و در حالت عادی هم باز نیروی اعمالی از زمین بیشتر است از نیروی اعمالی از سوی دیگر است.
حال فرض بر این است که در اثر جزرو مد فاصله دو جرم ماه و زمین دائما زیاد و زیاد تر شود، اگر این روند ادامه پیدا کند ماه به منطقه حد ناپایداری وارد می شود در این منطقه ، باتوجه به دور شدن ماه از زمین میزان نیروی اعمالی ماه از زمین کم می شود تا در این حد به مقداری کم می شود که میزان نیروی اعمالی از زمین با نیروی اعمالی از دونیمه یکسان می شود، پس در این مرحله، در نیمه الف که دو نیرو خلاف جهت هم هستند ، دو نیرو همدیگر را خنثی کرده یعنی برایند نیرو ها صفر می شود و در نیمه مقابل که نیرو ها هم سو وهم جهت به سوی زمین هستند برایند نیرو ها صفر نمی شود بدین لحاظ ، گشتاور در نیمه الف صفر و در نیمه ب مقدار دارد، پس به مثابه سیبی که یک سو نیرو گشتاور وارد و به سوی دیگر وارد نمی شود ماه از وسط دونیم می شود.
فرض دوم :
در این حالت فرض براین است که ماه قبل از اینکه فاصله اش به حد ناپایداری است برسد به علت کشند های اعمالی که بر زمین وارد می کند، زمین را همزمان کند یعنی طوری اعمال کند که سرعت زمین به حدی به دور خودش کم شود، که همیشه یک سوی زمین به طرف ماه قرار گیرد، یعنی گویی همیشه یک سوی ماه به طرف یک سوی زمین است، در این حالت اعمال جزرو مد سیستم ماه و زمین متوقف می شود وگویی ماه و زمین به منزله یک جسم واحد هستند، در این زمان ماه زمین به هم کوبل شده اند، ولی این
سیستم به دور خورشید در حال گردش است، خوب در اثر گردش این سیستم به دور خورشید ، این بار جزرو مد خورشیدی است که به سیستم ماه و زمین تاثیر می گذارد، و عامل می شود که انرژی جنبشی بین سیستم ماه-زمین و خورشید کم شود، و فاصله این سیستم از خورشید(انرژی پتانسیل) زیاد شود، با کم شدن انرژی جنبشی سیستم زمین- ماه ،فاصله ماه از زمین رفته رفته کم می شود، و به حدی ماه به زمین نزدیک شود که این دفعه به حد روچ یا ناپایداری می رسد و وقتی به حد روچ وارد شد، مانند فرض اول برآیند نیروها بر نیمه های مختلف ماه از سوی نیمه دیگر ماه و زمین طوری عمل می کند که منجر به دونیم شدن ماه می شود.
باز می گردیم به ما نحن فیه، یعنی تفسیر آیات اول سوره مبارکه قمر ، نگاه به این اعجاز همان طور که گفتیم در دو دیدگاه است یکی اینکه تصرف حضرت در مکان بوده ، که ماه دونیم شده در آن زمان و به هم پیوسته، و نگاه دوم تصرف در زمان بوده یعنی ، این اتفاق از لحاظ فیزیکی در آینده خواهد افتاد ولی با تصرف در زمان زمان آن را نزدیک آورده و در آن زمان مشاهده شده است.
به نظر دیدگاه دوم می تواند به واقعیت نزدیکتر باشد اولا درسیاق آیه اشاره به زمان و جلو افتادن زمان شده است اقترب الساعه ، و ثانیا در آینده چنین اتفاقی خواهد افتاد ، اگر این تعبیر را بپذیریم موافق با دیدگاه مفسرینی چون علامه طباطبایی است که معجزه را خرق عادت نمی دانند، ثالثا در نظام فلکی و نجومی هم خللی وارد نمی شود، رابعا لازم به تایید از سوی هیچ منبع فضایی یا دانشمندی هم نیست که شواهدی از این شکافتگی در ماه ببیند یا نبیند. چه مشاهده شود چه نشود این اتفاق افتاده، و خبر از این مساله علاوه بر اعجاز زمان حضرت برای مردمان این روزگار هم اعجاز است، با تصریح به اینکه اعجاز قرآن انحصار به زمان خاصی ندارد.
وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ در باره این آیه، آیه به صورت نکره آمده است، یعنی عده ای هستند چون هر آِیه ای را نگاه می کنند از آن اعراض می کنند، و می گویند سحر مستمر،سحر به چه معنا ست، سحر می تواند معانی مختلفی داشته باشد ، ما آنچه استفاده می کنیم این است که عده ای هستند هرآنچه را که می بینند و مراد آن است که در پس آن خدا را ببینند ، از آن مفهوم اعراض می کنند و می گویند این فرآیندی است طبیعی مربوط به دهر است که همیشه بوده است، ودست خدا و سنت خدا را درآن نمی بینند. وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّوجود خدارا تکذیب کردند ووجود خالقی مدبر را تکذیب کردند و از هوای نفس تبعیت کردند و هدفی را تبعیت کردند که به آن خواهند رسید وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌو حتما نتیجه این تبعیت که منجر به انزجار می شود برایشان به ایشان رسیده است، نتیجه تفاسیر مادی چیزی انزجار آور است، حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُحکمتی بالغ و هدفی والا درآن دید خدا باورانه بود ولی هرچی گفتیم نفهمیدند، فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَيْءٍ نُكُرٍپس از آنها دوری کن روزی که فراخواهد رسید که ثمره کارهای خود را می بینند..... كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍهمه آیات ماراانکار کردند پس گریبان آنها توسط عزیز مقتدر گرفته خواهد شد........ أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولَئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَرَاءَةٌ فِي الزُّبُرِ... آیا پوشانندگان حقیقت در زمان شما فکر می کنید که بهتر از کافران روزگاران گذشته هستندیا فکر می کنند برای آنها برائتی نازل شده که خدا با آنها کاری ندارد.... أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ آیا می گویند ما با تمام توان به صحنه می آییم... سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ... نمی فهمند که درآینده همه آنها را نابود خواهیم کرد و به پشت به زمین می کوبیم... إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ... نمی فهمند این نظام ریاضی و حساب و کتابی که در خلقت وجود دارد همه طراحی ماست.... وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ.. امر ما واحد است و به یک چشم به هم زدن انجام می شود وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍکسانی که چنین فکری دارند هلاک می شوند آیا کسی نیست پند گیرد...صاحبان تفکرات مادی نمی فهمند که در چه منجلابی گرفتار شده اند والبته در گذشت زمان خواهند فهمید، اما کسانی که تفکرات مادی ندارند و هستی مطلق را با تمام وجود درک کرده اند هم خواهند دید و لمس می کنند که در چه آرامش و بهشتی هستند فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ
+ نوشته شده در چهارشنبه نهم مهر ۱۴۰۴ ساعت 4:30 توسط مهدی دانشیار
|